نامه های معلم برای تو / برگ یکم
شاگرد عزیزم س. ن. ح. ؛
در جعبه اعلان، دیدم که نشانی از شما نیست و بیست و چند روز را خالی رد کردهاید؛ پرسشی کردم و پای امتحانها را به میدان کشیدید و گفتید که حس نوشتنتان، به شکل دیگری جبران میشود! این را بارها گفتهام که در دنیای نوشتن و نویسندگی اصیل که همه ادایش را درمیآورند و شما، چند خطش را پررنگ در یاد دارید، هر گلی یک عِطری دارد و هیچ گلی، جای دیگری را نخواهد گرفت؛ هیچ عاقلهاِنسی، دریای واژه را خشک و برهوت نمیکند و از داخل گودالی کوچکسال، آب برنمیدارد. نویسنده، باید میلی افزون خرج نوشتن کند؛ غذا نخورد و بنویسد؛ تشنه بماند و بنویسد؛ بمیرد و باز بنویسد، نه آن که در اولین پیچ، راه کج کند و با اولین باد، کلاه و سر و مو را از دست بدهد!
در دنیای نوشتن، موفق آن کسی است که افسار به دست، آماده افسار زدن و غُرش هر لحظهای بهانه و میلی خارجی باشد که از کناره و غیر میآید و عرصه را برهم میریزد؛ نه آن که هنوز صدای بهانه نیامده و سایه نینداخته، کاغذ و قلم را کناری بیندازد و الفرار...!
یکی از ویژگیها یا عیبهای شما، همین است که پای ماندنتان شُل است و به اولین غُرِش، پا پس میکشید! کافی است بوی تلخ امتحانی بیاید و شما، مشق و نوشتن را به باد فراموشی بسپارید انگار که از اول " نویسنده " نبودهاید و بویی از آن نبردهاید؛ در این بازی شطرنج، موفق آن است که سفت بایستد و بیترس، بهانه را خاکپشت و مغلوب کند؛ وگرنه هرکسی میتواند با اولین ناقوس بهانه، میدان خالی کند یا راه کج کند و به همه چیز پشت پا بزند...!
نوشتن، فرآیندی فکری - عملی است که همه اَدای آن را درمیآورند یا به شکلی به آن مشغولاند؛ اما تنها کسانی از اَلَکش رد میشوند که یکی از همان میدانگاههای بهانههای صد هزار رنگ، جا نمانند یا زمینگیر نشوند. شما باید یک کار بیشتر برای هدفتان کنید نه آن که سه برگ جانبخش را 25 روز رها یا به میل خوب معاوضه کنید! یک چرتکه بیندازید و ببینید چند واژه توسط ذهنتان میتوانست ساخته و زاده شود و به خاطر همان یک لحظه میلِ باطل، سوخت شد.
در هنر گاوبازی، مدال به کسی میرسد که سفت بایستد و از هیچ چیز حتی در ناخودآگاهش نترسد و در زمانی طلایی که در هیچ ساعت و عقربهای نمیبینید، جای خالی بدهد! آن گاو خشمگین که به دنبال غذایی برای شاخهای برهنهاش میگردد، عاشق کسی است که از او فرار کند و دوان دوان به سمتی برود؛ از نظر آن گاو، آن رونده، لایق شاخ زدن و تکهپاره کردن است. آن گاو، همان بهانهها و پای شلی است که از سالهای قبل به یادگارمانده است و به راحتی می توانید تغییرش دهید؛ وقت، وقت خانهتکانی و تغییر است شاگرد عزیزم. نامه امروز، به خوبی در یادتان بماند و در یاد داشته باشید که در بازی بهانه و نوشتن، در بهترین زمان، جای خالی دهید تا بهانهها، آرزوهای زیبایتان را شاخ نزند. این توصیه من به شماست و انتخاب و پذیرشش با شما...
از طرف: امیر نمازی (معلم شما) / سه شنبه 1 بهمن 1401
فایل تصویری نامه به عنوان یادبود
https://s2.uupload.ir/files/old-paper-texture-background-free-photo_ii38.jpg