وبلاگ نوشته های امیر نمازی (معلم اول)

نوشته های ادبی، آموزش نویسندگی خلاق، تجربه ها، آموخته ها، داستان ها و هر چه با واژه عجین است

وبلاگ نوشته های امیر نمازی (معلم اول)

نوشته های ادبی، آموزش نویسندگی خلاق، تجربه ها، آموخته ها، داستان ها و هر چه با واژه عجین است

وبلاگ نوشته های امیر نمازی (معلم اول)

نوشتن، زیباترین حسی است که تا سالیان سال باقی می ماند. هرکس می تواند بنویسد اما هرکس نمی تواند نویسنده شود و اثر برجای بگذارد. این وبلاگ، تلاش دارد تا عشق و شور نوشتن و نویسندگی را در شما ایجاد کند، پرورش دهد و با تراشی، فردای ادبیات را پربارتر کند. بیایید ادبیات و نوشتن را صادقانه دوست بداریم...

آخرین نظرات

۱۰ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

درسی از شخصیت پردازی (1)

یادداشتی کوتاه از امیر نمازی

 

نویسنده، در هر داستان، باید جهان متفاوتی از شخصیت داستانی‌ اش را به نمایش بگذارد. جهان متفاوت، یعنی دنیا، روحیات، سلایق، ویژگی‌ها و هزار و یک چیز که در جیب های شخصیت های داستانی اش جا می شوند و آن ها را پر و پیمان می‌ کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۵۱
amir namazi

هدیۀ تلاش دورۀ دوم دانشکده و دورۀ 15 باشگاه کتابخوانی

 

هدیه ای کوچک و به یادماندنی برای دو شاگردی که سعی کردند یکبار برای همیشه اعتماد کنند، متفاوت‌ تر از دیگران بیاموزند، راهی جدید را انتخاب کنند و قدری بیشتر در مسیر بمانند و در سرزمین فراخ ادبیات، زیر سایه یک معلم زندگی کنند و به فکر سایه غیر و بازی های خودشیفته‌ ساز نیفتند.

خدا کند همیشه آن معلمی باشم و بمانم که در رویای نویسندگیتان می پرواندید و دوچندان امیدوارم روزی نیاید که شرمنده فردایتان شوم و به بدی یادم کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۰۱ ، ۲۰:۵۷
amir namazi

 

در حیاط خلوت ادبیات امروز

یادداشتی کوتاه از امیر نمازی

 

ادبیات کنونی ایرانی (هر چه نویس ها و هر چه چاپ کنی) برایم جذابیتی ندارد و همواره سعی کرده ام لحظه ‌ای از این ادبیات چرک جدید را به هنرجویانم بازگو نکنم تا یک وقت ذوقشان کج و کوله نشود؛ دلیلش را می پرسید؟ دلیل کاملاً مشخص است: آن‌قدر زرق و برق توخالی دارد که فرد در ابتدا متوجه اش نمی شود و پس از آن که حسابی در باتلاق چرکش فرو رفت و از هر ذوق و علاقه ای خالی شد، تازه متوجه همه چیز خواهد شد و آن وقت، دیر است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۰۵
amir namazi

 

خرده فکرهایتان را گاه به گاه تخلیه کنید

یادداشتی کوتاه از امیر نمازی

 

می خواهم از دردی بگویم که مانع هزار و یک فکر خوب و نو رسیده می شود و بی شک، یا هم‌اکنون به آن مبتلا هستید یا گاه گداری آزارتان می ‌دهد! بگذارید کمی مقدمه چینی کنم تا ذهنتان هشیارتر شود...

دستگاه‌های کپی و پرینت را از نزدیک دیده‌اید؟ یک محفظه تخلیه دارند که محل پودرهای بی‌ارزشی است و هر از چند گاهی باید تخلیه شوند وگرنه به دستگاه آسیب می‌زنند و تمامی کاغذها را پر از دوده ها و کثیفی می کنند! ذهن ما نویسنده‌ها هم دقیقا این چنین محفظه‌ای دارد که گاه‌گداری از شدت پُر شدگی و انباشت اطلاعات غلط و درست، مانعی بر سر راه نوشتن می‌شوند‌ و هر آرامش و اشتیاقی را سر می بُرند؛ فکر نکنید این حرف ها را از پشت کوه آورده ام یا وسیله ای برای جلب نظر نوشته ام! خیر...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۲۶
amir namazi

 

جستارک معجزۀ کلام

یادداشتی کوتاه از امیر نمازی

 

اگر قرار باشد یک حرکت را مفید و مضرِ زندگی مشترک بدانیم، گفتگو و دیالوگ کردن است؛ گفتگو، همچون شمشیری دو لبه‌ای است که هم می تواند زندگی مشترک و آرامشش را به دو نیم تقسیم کند و یا آن دو نیم جدا افتاده را به شکل معجزه آسایی دوباره به هم پیوند دهد و با نخ و سوزن مِهر بدوزد! گفتگو کردن، می تواند این چنین تاثیری داشته باشد. تابحال از این جهت به آن نگاه کرده بودید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۱
amir namazi

 

«یک صندلی برای نشستن کنار او...»

نویسنده: عبدالعلی اثنی عشری

 

پنج سالی میشد که با هم همسایه بودیم دراین مدت فقط دوبار با او روبرو شده بودم یک بار که اثاثیه مختصرش را جلوی درمجتمع از وانت پیاده کرد و من تنها صندلی موجود در اثاثیه اش را بهانه کردم که چه صندلی چوبی زیباییست و او با لبخندی گفت که لهستانی است و با تأثر ادامه داد که دو تا بوده و پدر و مادرش عمری را روی آنها و کنار یکدیگر می نشستند و بعد سرش را پایین انداخت و رفت بار دوم سه سال بعد از آن بود که در خانه مرا زد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۰۲
amir namazi

 

 

داستان و نقد داستان 1 * ایده 1 کانال ایده داستان

نقد و یادداشتی از امیر نمازی (خرداد 1398)

 

ماشه از شدت لغزش انگشت گرم شده بود. چه نگاه معصومی داشت؛ دو چشم آبی رنگ آلمانی، عینک ته استکانی، لاغر اندام، کلاه خودی به سر، با زبانی که از شدت ترسِ مرگ، به لکنت افتاده بود... پشت تنه تانک پناه گرفته بود؛ این آخرین نفر از سربازان ارتش آلمانی بود که به مواضع ۴۳۱ بلک فایر حمله کرده بودند... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۱ ، ۲۰:۵۵
amir namazi

 

توهم یکبار نویسی

امیر نمازی (معلم نوشتن و نویسندگی خلاق)

 

هیچ نوشته ای برای نخستین بار، همان یار دلربا و دوست داشتنی که هزار و یک باره در خیال می پروراندیم، نمی شود و نخواهد شد. هیچ کس، حتی بزرگانی که نامشان سال هاست سر زبان هاست نیز قادر به این نخواهند بود که به یک باره پشت میز بنشیند و نوشته ای بنویسد که الف تا ی اش کامل باشد و هزار باره تحسین بشنوند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۰۱ ، ۱۲:۰۱
amir namazi

 

اگر مفهومش را دریابید، بهشتی می بینید

امیر نمازی (معلم نوشتن و نویسندگی خلاق)

 

می‌ خوام بنویسم، بیشتر از دیروز و هزار و یک روزی که قلم به دست بودم و به این و سو و آن سو چشم چراندم! در آن ۲۱ روز بیماری که از یک طرف کمر حال ایستادن نداشت و سر از سوزش آرام نمی گرفت، دانستم که چه قدر از نوشتن فاصله گرفته ام و چه روزها و شب هایی که می توانستم یکی بیشتر بنویسم و کم کردم؛ این متن و حسی که در آن جریان دارد، چه بسا شرح امروز یا فردای شمای خواننده باشد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۱ ، ۲۰:۵۷
amir namazi

 

تحلیل کوتاهی بر بنر تبلیغاتی ضد سیگار

امیر نمازی (معلم نوشتن و نویسندگی خلاق)

 

این بنر تبلیغاتی را بسیار دوست دارم‌. ساده، مختصر و مفید، همه چیز را گفته و باقی را به شما سپرده است. سیگاری که هر چه از ضررش بگوییم کم گفته ایم، از چه رنگ هایی تشکیل شده است: سفید، خردلی، با یک لایه مرز مانند؛ همین را در کلیات این بنر تبلیغاتی مشاهده می کنیم. تختخوابی سفید با روکشی خردلی رنگ که در ذهن، خود سیگار را تداعی می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۰۷
amir namazi